خلاصه کتاب برتری خفیف قسمت پنجم

خلاصه کتاب برتری خفیف؛ قسمت پنجم

خلاصه كتاب برتري خفيف؛ قسمت پنجم

دوستان عزيز سلام اميدوارم كه حالتون عالي باشه. تا الان 4 قسمت از خلاصه كتاب بسيار ارزشمند برتري خفيف رو تقديم نگاه شما كردم. اميدوارم مثل خودم از مطالعه اين مطالب لذت و بهره برده باشيد. در پنجمين قسمت از خلاصه كتاب برتري خفيف قصد دارم تا نكات مفيد و ارزشمند ديگري از اين كتاب را با شما عزيزان به اشتراك بگذارم. اميدوارم از مطالعه اين  قسمت از كتاب برتري خفيف لذت ببريد.

از چهار هم پيمان برتري خفيف استفاده كنيد.

برتري خفيف چهره هاي زيادي دارد.  و همه آنها همراهان ارزشمندي  در مسير دستيابي به آرزوهاي شما هستند. در اين قسمت چهار همراه  و هم پیمان برتري خفيف به شما معرفي مي شوند كه مي توانند همچون چهار اسب وحشي و قدرتمند ارابه آرزوهاي شما را به پيش ببرند.

 آنها تكانش،‌ تكميل، بازتابش و تجليل هستند.

استفاده از قدرت تكانش در برتری خفیف

 احتمالا شما هم داستان مسابقه  خرگوش و لاك پشت را شنيده ايد. در اين مسابقه چه كسي برنده شد؟ با علم به اينكه مي دانيم لاک پشت در اين مسابقه برنده شد اما همچنان توقع دستيابي به نتايج فوري  را داريم.

 توقع سريع پولدار شدن، به دنبال مسير ميانبر بودن و …. اما بايد توجه داشته باشيم كه اين انتظار سريع،‌ سريع تر و سريع ترين سرانجام ما را به  پايين منحني برتري خفيف مي كشاند.

به قول پيتر سنگه در كتاب پنجمين فرمان:  تقريباً‌ همه سيستم هاي طبيعي، از اكو سيستمها گرفته تا  حيوانات و سازمانها، فلسفه نرخ رشد بهينه اي دارند. نرخ رشد بهينه بسيار كمتر از سريع ترين نرخ رشد  امكان پذير  براي آنها است.  وقتي كه رشدشان بيش از حد باشد(همانطور كه در سرطان اتفاق مي افتد)  خود سيستم با كاستن از  سرعتش  به دنبال تنظيم  و تصحيح خواهد بود كه احتمالاً به اين دليل خواهد بود كه  سرعت زياد بقاي سازمان را در معر ض خطر قرار مي دهد.

ستاره هاي سينما يا سياستمداراني كه به سرعت به شهرت رسيدند يا كسب و كارهايي كه به سرعت رشد كردند ولي در نهايت سقوط كردند نمونه هايي از اين مورد هستند. بسيار سريع رفتن يا رشد سريع اغلب بقاي سيستم(يا شخص) را  در معرض خطر قرار مي دهد.

در اينجا به داستان لاک پشت و خرگوش برمي گرديم.  نكته اصلي كه باعث پيروزي لاک پشت شد آهسته رفتن نبود بكله پيوسته رفتن بود. زيرا آهسته رفتن به تنهايي مي تواند به اندازه تند رفتن به شكست شما منتهي شود.

در واقع اين داستان درباره قدرت فوق العاده تكانش است. براساس قانون دوم نيوتن جسمي كه در حال حركت است تمايل دارد به حركتش ادامه دهد به همين دليل است كه  فعال بودن شما بسيار اهميت دارد. هنگامي كه در حركت هستيد، بسيار آسان است كه  همينطور به حركت خود ادامه دهيد وقتي كه توقف مي كنيد، دشوار است كه از حالت توقف به حركت تغيير وضعيت دهيد. برتری خفيف در صورتي به شما كمك مي كند كه روند رشد شما به صورت  تدريجي و مرحله به مرحله  در حال بهبود بي پايان باشد.  طوري كه يك شالوده محكم بسازد و  پيشرفت هايتان را يكي پس از ديگري بر روي آن بنا كند. برتري خفيف نرخ رشد بهينه شما است. يعني همان اقدامات ساده و منظمي كه در طول  زمان  مركب مي شوند.  اينگونه است كه شما برنده مي شويد.

استفاده از قدرت تكميل در برتری خفیف

آيا در زندگي شما كارهاي ناقص و ناتمام وجود دارد؟ آيا صورتحسابهاي پرداخت نشده داريد؟ آيا كتابي به امانتي گرفته ايد كه هنوز پس نداديد؟ آيا در زندگي تان كسي هست كه لازم باشد به او بگوييد دوستت دارم و يا اينكه كسي كه بايد از او عذ خواهي كنيد؟ آيا قول و وعده اي داريد كه هنوز به آن عمل نكرده ايد؟

 همه كارهاي ناتمام شما در زندگي تان مانند خون آشام عمل مي كنند و انرژي حاصل از موفقيت و پيشرفت را از شما گرفته و مانع تكانش شما مي شوند.اين كارهاي باقيمانده شما را در گذشته نگه مي دارند. همانطور كه در فصلهاي قبل اشاره شد افرادي كه روي منحني موفقيت قرار دارند با نيروي آينده كشيده مي شوند در حالي كه افرادي كه  روي منحني شكست قرار دارند توسط نيروي گذشته كشيده مي شوند.

واقعيت اين است كه انجام دادن كارهاي عقب افتاده هميشه راحت نيست به خصوص وقتي عامل بازدارنده شما از انجام كار كه ترس از مواجه شدن با آن كارها يا نگراني در مورد سخت و ناخوشايند بودن آنها با نيروي برتري خفيف تركيب شده  و عليه شما عمل كرده باشند.

بهترين راه  و احتمالاً تنها راه اتمام كارهاي ناتمام استفاده از  رويكرد برتري خفيف است.  درست مانند زماني كه مي خواستيد راه رفتن را ياد بگيريد تلاش كنيد تا  آن كارهاي ناتمام زندگي تان را  تمام كنيد. هر بار قدمهاي كوچكي برداريد و اجازه دهيد  كه نيروي برتري خفيف به نفع شما عمل كند.

استفاده از قدرت بازتابش در برتری خفیف

خيلي از مردم فكر مي كنند كه داشتن مشغله زياد به معناي بهره وري است. انجام دادن كارهاي مختلف و متعدد منجر به موفقيت شما نمي شود. بلكه انجام دادن كارهاي درست است  كه موفقيت را براي شما به ارمغان مي آورد. اگر در حال انجام كارهاي اشتباه باشيد، بيشتر انجام دادن آنها فقط باعث مي شود سريعتر شكست بخوريد.

براي استفاده از قدرت بازتابش به شما پيشنهاد مي كنم فهرستي درست كنيد كه پيشرفتها و پسرفتهايتان را مقابل چشمتان بياورد.

اين يك تمرين قدرتمند است. به جاي اينكه بنويسيد قصد انجام چه كارهايي را داريد، در انتهاي روز يادداشت كنيد كه در آن روز چه كارهايي را انجام داده ايد كه شما را موفق تر كرده اند؟آيا ده صفحه از يك  كتاب خوب را مطالعه كرده ايد؟ آيا غذاهاي سالم خورده ايد و تمرينات ورزشي مناسبي انجام داده ايد؟ آيا معاشرتها و ارتباطات مثبت داشته ايد؟  آيا كارهايي كه براي موفقيت در كسب و كارتان لازم است را انجام داده ايد؟ آيا به كسي گفته ايد كه قدردان خوبيهايش هستيد؟

در انتهاي هر هفته به نوشته هايتان نگاهي بيندازيد و از آنها فهرستي تهيه كنيد. اين كار علاوه بر اينكه اطلاعات مفيدي  درباره حقيقت زندگي روزمره تان به شما مي گويد، شروع به تغيير شما مي كند.

شما مي توانيد اين كار را به شكلهاي مختلف انجام دهيد. مثلا نوشتن و ثبت وقايع روزانه. اگر قصد داشتيد اين كار را انجام دهيد حتماً‌ سوالات  برتري خفيف  مشخص و خاصي از خودتان بپرسيد:« در هر يك از جنبه هاي زندگي ام  چه كارهاي ساده و مهمي هستند كه انجام دادن و انجام ندادنشان آسان است؟  آيا آن كارها را انجام داده ام؟  آيا به سمت جلو قدم برداشته ام؟  آيا روي منحني موفقيت قرار گرفته ام؟

همچنين شما مي توانيد به جاي ثبت اقدامات روزانه فهرستي مشخص و مكتوب از اقدامات برتري خفيف داشته باشيد و هر روز آن را بررسي كنيد.

برخي افراد دوست دارند به جاي نوشتن صحبت كنند. براي انجام اين كار مي توانيد از يك دوست همفكرتان كمك بگيريد تا از يكديگر سوال كنيد و اطلاعات كسب كنيد. « امروز چطور گذشت؟  آيا در هر جنبه از زندگي ام كارهاي مفيد و موثري انجام داده ام؟ عده اي هم دوست دارند از يك مربي شخصي در اين زمينه استفاده كنند.

يادتان باشد فارغ از اينكه چه روشي را انتخاب مي كنيد كليد اثربخشي اين كار ثبات و پايداري است. بايد راهي را پيدا كنيد كه بتوانيد بازتابش را به فعاليتي روزمره تبديل كنيد. كاري كه هر روز و بدون غفلت انجامش دهيد.  وقتي مشخص باشد كه كدام جنبه از زندگي تان را در يك روز بهبود نداديد صبح روز بعد مثل يك موشك حرارتي به دنبال بهبود آن خواهيد رفت.

استفاده از قدرت تجليل در برتری خفیف

 در سال 1980 كن بلانچارد و اسپنسر جانسون  در كتاب مدير يك دقيقه اي به موضوع بسيار مهمي اشاره كردند:« كساني كه درباره خودشان احساس خوبي دارند نتايج خوبي به دست مي آورند.» آنها مديران را ترغيب مي كردند كه به جاي مچ گيري و پيدا كردن ايرادها و اشتباهات افراد،‌ به دنبال افرادي باشند كه در حال انجام كار درست هستند و فوراً از آنها قدرداني كنند. آنها اسم اين كار  را تحسين يك دقيقه اي گذاشتند.

 خيلي آسان است كه از توجه به كارهاي مثبتي كه انجام مي دهيم غفلت كنيم.

لازم است كه اقدامات برتري خفيف، انتخاب هاي درست و موفقيت هاي تدريجي تان را درست جايي نگه داريد كه  بتوانيد آنها را ببينيد و از خودتان تجليل كنيد. به ياد داشته باشيد كه همه كاري كه براي استفاده از برتري خفيف نياز داريد مجموعه اي از اقدامات كوچك است. به اين فرايند اعتماد كنيد. آن گامها را قدر بشناسيد هر چقدر هم كه كوچك و ناچيز به نظر برسند. هرگونه انتخاب درست و موفقيت آميزتان را جشن بگيريد. آنگاه واقعاً‌ احساس مي كنيد كه كفه ترازو  در جهت  دلخواه شما تغيير مي كند. هيچ چيز مانند موفقيت، باعث موفقيت هاي بيشتر نمي شود.

15- عادتهاي برتري خفيف را در خودتان پرورش دهيد

«هر عملي كه بكاري، عادتي درو مي كني، هر عادتي كه بكاري، شخصيتي درو مي كني و هر شخصيتي كه بكاري سرنوشتي را درو مي كني.» چارلز ريد

در اين فصل مي خواهيم به يكي از اسرار برتري خفيف به نام قدرت عادتها بپردازيم.

عادتها و انتخابها

دو نوع عادت داريم. عادتهايي كه به نفع شما عمل مي كنند و عادتهايي عليه شما هستند. مسواك زدن عادتي است كه به نفع شما عمل مي كند و جويدن ناخن عادتي است كه عليه شما عمل مي كند. جستجوي خوبيها در ديگران عادتي است كه به نفع شما عمل مي كند و انتظار بديها عليه شما عمل مي كند .

عادتها كارهايي هستند كه  بدون تفكر انجامش مي دهيد. از محل كار به خانه برمي گرديد،‌ در خانه قدم مي زنيد، يك قوطي نوشابه از يخچال برمي داريد و درحالي كه با تلفن صحبت مي كنيد تلويزيون را روشن مي كنيد. شما تصميم آگاهانه اي نگرفتيد كه نوشابه دقيقاً‌ چيزي است كه الان به آن نياز داريد يا اينكه همين الان بايد برنامه تلويزيون را تماشا كنيد. شما روي تماس تلفني تمركز كرده بوديد نوشابه  و سريالهاي آبكي فقط عادتهاي شما هستند.

سحر خيزي و يا دير بيدار شدن مي توانند به عادت تبديل شوند. تحسين كردن و يا شكايت كردن از ديگران هم مي توانند به عادت تبديل شوند. اصل مطلب اين است كه همه اين عادتهاي خوب يا بد ريشه در انتخابهاي شما دارند. ريشه   در تصميمات كوچكي  كه مي گيريد و در ابتدا بر آنها كنترل كامل داريد.

 اين كنترل تا زماني است كه اين  رفتارها به صورت غير ارادي در آمده و به عادت تبديل شوند. در واقع با وقتي يك رفتار  بارها و بارها تكرار  شد طوري كه آن را به صورت غير ارادي انجام داديد، آن رفتار  به عادت شما تبديل مي شود. حال سوال مهم اين است كه  شما مي خواهيد كدام رفتارهايتان به عادت تبديل شوند؟

همانطور كه اشاره شد عادتهاي شما ناشي از اقدامات و فعاليتهاي روزانه شما هستند كه در طول زمان مركب شده اند.  فعاليتهاي شما نتيجه انتخابهاي آني شما هستند. انتخابهاي شما ناشي از عادتهاي فكري شماست كه در واقع آنها هم محصول تفك شما هستند. و تفكر شما ناشي از ديدگاه  شما در مورد جهان و جايگاه خودتان در آن است. يعني فسلفه شما. به همين دليل است كه كليد دستيابي  شما به موفقيت و تسلط يافتن بر برتري خفيف از طريق تاثير بلند مدت عادتهاي تفكر روزانه و اقدامات روزمره شماست يعني فلسفه شما.

براي از بين بردن عادتهاي نامناسب و ايجاد عادتهاي جديد بهترين كار اين است كه عادت ديگري كه خواهانش هستيد را جايگزين آن عادت ناخواسته كنيد. اين كار را به همان شيوه اي انجام مي دهيد كه عادتهاي فعلي تان را ساخته ايد. گام به گام. گام هايي كودكانه به شيوه برتري خفيف.

در ادامه هفت عادت رفتاري و نگرشي مثبت و سازنده آورده شده است كه به طور قطع و تحت هر شرايطي شما را به موفقيت مي رسانند.

خلاصه کتاب برتری خفیف

عادت اول: حضور داشته باشيد

وقتي از افراد موفق سوال مي شود كه چطور آنچه مي خواستند را انجام دادند اغلب مي گويند من فقط تصميم به  انجام دادن آن كارگرفتم.  مهارت،‌ دانش، تجربه، ارتباطات،‌ منابع،‌ تخصص،‌ دقت و زيركي همه بخشي از سفر موفقيت هستند. اما هيچكدام از آنها سودمند نيستند مگر اينكه خود سفر آغاز شده باشد. كارتان را آغاز كنيد و توانايي انجام دادن آن به دنبالش مي آيد. اگر فقط به حضور داشتن خودتان متعهد باشيد نيمي از نبرد را  برده ايد.  فقط با حاضر بودن است كه مي توانيد در هر  شرايطي از نيمي از افراد بالاتر باشيد.

عادت دوم: ‌ثابت قدم باشيد

زماني كه دخترم امبر به دانشگاه رفت نگران اين بود كه با وجود داشتن همكلاسي هايي كه جزو بهترينها هستند چطور مي تواند نسبت به آنها برتر باشد؟ من به او گفتم كه دو كار را بايد انجام دهي اول اين كه هر روز در دانشگاه حضور داشته باشي و اينكه هر روز بايد حداقل با دو ساعت مطالعه آن را تقويت كني. مي دانستم كه خارج شدن از مسير درست و مجذوب تفريحات زندگي دانشجويي شدن چقدر آسان است.  مي دانستم كه دوستان جديدش از او مي خواهند تا دركلاسها حاضر نشود و در ساير فعاليتهاي دانشگاهي به آنها ملحق شود.  من از چرخه وسوسه انگيز  اما معيوب اتلاف وقت و مجبور شدن به درس خواندن شديد براي آزمونها خبر داشتم.

 توصيه من به امبر اين بود:« آنها را براي ديگران بگذار،‌ حضور داشته باش و ثابت قدم باش.. فقط همين كار را انجام بده. هر روز سر وقت در كلاسهايت حاضر شو و روزي دو ساعت درس بخوان.» سه هفته بعد امبر با من تماس گرفت و گفت:« پدر، آن كلاسم را  كه در آن چهارصد همكلاسي  دارم به ياد مي آوري؟ در حال حاضر فقط هشتاد نفر در آن كلاس حاضر مي شوند. هيچ كسي اين درس را حذف نكرده بود ولي بعد از سه هفته،‌ از 80 درصد افراد هيچ خبري نبود.

 اين همان روشي است كه اكثر  مردم جهان در پيش مي گيرند به همين دليل متوسط و معمولي بودن در جهان شايع است و فقط 5 درصد از مردم ساكن منحني موفقيت هستند.  چهار سال بعد امبر با انجام دادن آن دو كار ساده يعني حضور داشتن و ثابت قدم بودن،‌ با بالاترين نمره فارغ التحصيل شد. او بهتر يا باهوش تر از بقيه نبود.  اما او فلسفه اي داشت كه او را وادار مي كرد حتي وقتي همه دانشجويان طور ديگري عمل مي كردند او در مسير درست بماند.

 اگر متعهد شويد كه هر روز،‌ به طور مداوم و بدون توجه به اتفاقات جاري،‌ حضور داشته باشيد و ثابت قدم باشيد نيمي از نبرد  را برده ايد. بقيه آن به مهارت،‌ دانش،‌انگيزه و نحوه اجراي شما بستگي دارد.

عادت سوم: داشتن ديدگاه مثبت

بر اساس  نتايج آزمايشات و مطالعات ميداني هر چه ديدگاه فرد مثبت تر باشد،‌ تعاملات گروه سازنده تر  و خلاق تر مي شود و همچنين موفقيت واقعي كسب و كار شان در درازمدت بيشتر مي شود.

 با توجه به پژوهش ها،‌ افرادي كه هميشه به جاي ديدن مشكلات،‌ فرصتها را مي بينند، افرادي كه در هر موقعيتي به جاي تمركز بر بدترينها بر بهترينها تمركز مي كنند،‌ افرادي كه  به خصوصيات بهتر ديگران توجه مي كنند و گذشته ضعيف و بد آنها را  فراموش مي كنند و نيز در هر شرايطي نيمه پر ليوان را نگاه مي كنند شادتر و خلاق تر هستند،‌ در آمد بيشتري دارند، روابط دوستانه تري دارند، واكنش سيستم ايمني بهتري دارند، زندگي زناشويي بهتر و طولاني تري دارند، طول عمر بيشتري دارند و در شغلهايشان موفق ترند.

نكته اي كه بايد توجه داشته باشيد كه داشتن ديدگاه مثبت به اين معني نيست كه هميشه شاد و خوشحال باشيد. يا اينكه زندگي هرگز به شما سخت نمي گيرد. افرادي كه ديدگاه مثبت را در خودشان پرورش مي دهند هم دچار روزهاي سخت مي شوند. گاهي اوقات وقتي از خواب بيدار مي شوم احساس افسردگي و دلشوره مي كنم. در اين زمان اولين كاري كه انجام مي دهم اين است كه فهرستي از موهبت هايم تهيه كنم. عادت قدرداني و سپاسگزاري يكي از رايج ترين خصوصيت هاي افراد هميشه شاد است. من از تجربه احساس افسردگي ياد گرفته ام  كه بدون درك اين احساس نمي توانم خوشحالي و رضايت را درك كنم. زندگي بالا و پايين دارد.

بنابراين وقتي كه اتفاق بدي براي شما مي افتد افسردگي را در آغوش بگيريد. شما نمي توانيد شادي را  درك كنيد مگر اينكه غم و اندوه را  درك كرده باشيد.  در مسير مبارزه با افسردگي  بدانيد كه تنها نيستيد گام هايي كودكانه برداريد(قدم قدم پيش برويد). همه هم پيمانهاي برتري خفيف را  به ياد آوريد و بدانيد مسيري خارج از افسردگي هم وجود دارد.

عادت چهارم: به مدت طولاني متعهد شويد

حضور داشتن ضروري و مهم است.  حضور داشتن مداوم و مستمر قدرتمند است.  حضور داشتن مداوم و مستمر  با ديدگاهي مثبت بسيار قدرتمند تر است.  اما انجام دادن تمام اين كارها  به مدت يك هفته  فقط انجام دادن آنها به مدت يك هفته است. مشكل اجرا كوتاه مدت برنامه ها و تغييرات در اين است كه به شما زمان كافي نمي دهند تا سطح باور جديدي در خودتان ايجاد كنيد تا بتوانيد به مدت طولاني به كارتان ادامه دهيد.

مالكوم گلدول در كتاب فوق العاده اش به نام استثنايي ها  مقدار زمان واقعي لازم براي موفقيت هاي يك شبه ستاره هاي بزرگ در زمينه هاي مختلف  از  بيتلز تا بيل گيتس را بررسي كرده  و به موضوعي اشاره مي كند كه آن را قانون ده هزار ساعت مي نامد.

كليد موفقيت در هر زمينه اي تمرين كردن  به مدت حدود  ده هزار ساعت مي باشد. اگر هشت ساعت در روز،  چهل ساعت در هفته و پنجاه هفته در سال  را به مدت پنج سال صرف تمرين كردن كنيد،‌ ده هزار ساعت خواهد شد. مهم نيست چه كاري مي خواهيد انجام دهيد. شما بايد از خودتان بپرسيد كه آيا مي خواهم ده هزار ساعت  يا حتي مقداري بيشتر  از وقتم را صرف آن كار كنم تا به چيزي كه مي خواهم دست پيدا كنم يا نه؟

عادت پنجم: پرور اشتياقي سوزان توام با ايمان

اشتياق سوزان همان عاملي است كه به شما انگيزه مي دهد و بسيار عميق است. عاملي كه شما را صبح زود بيدار مي كند و تا دير وقت بيدار نگه مي دارد.  همان عاملي  كه شما را با انگيزه نگه مي دارد تا هنگامي كه با سختي ها مواجه شديد به راه خود ادامه دهيد. اين اشتياق مي تواند كوهها را جابجا كند.

بيشتر مردم آرزوهاي بزرگي دارند،‌ اما در خودشان نمي بينند كه به آنها برسند. تعداد اندكي از افراد هستند كه هم با تمام وجود مي خواهند به آرزويشان برسند و هم به وضوح  خودشان را در حال  دستيابي به آن مي بينند. اين كليد مهار كردن قدرت اشتياق است.  اشتياق مانند يك گله از اسبهاي وحشي است كه نياز به يك سواركار دارند تا آنها را در مسير درست هدايت كند و آن سواركار تصور ذهني شما  است.

  اشتياق توام با ايمان به اين معني است كه مشتاقانه و از صميم قلب بخواهيد كه به چيزي برسيد و بدانيد كه مي رسيد. نه اينكه فقط اميد و آرزويش را داشته باشيد. بايد بين ايمان و اشتياق شما تعادل و همخواني و تناسب برقرار باشد. اگر شما اشتياق چيزي را داشته باشيد اما واقعاً‌ ايمان نداشته باشيد كه اقدامات تان شما را به آن مي رساند، در اين صورت در مسير شكست قرار مي گيريد. از طرف ديگر اگر چيزي كه مي خواهيد در ظاهر بزرگ و دور از دسترس باشد، اما ايمان شما متناسب با اشتياق شما  باشد در اين صورت در مسير موفقيت قرار مي گيريد.

عادت ششم: حاضر به پرداختن بها باشيد

وقتي صحبت از پرداختن بهاي موفقيت مي شود عده اي فكر مي كنند كه براي موفق شدن بايد فداكاري هاي بزرگ انجام دهند و با تمام خوشي ها خداحافظي كنند. اما اين طور نيست. شايد روياهاي شما بزرگ باشند،‌ اما گامهايي كه براي رسيدن به آنها برمي داريد هميشه كوچك اند. ممكن است اين بها به سادگي اين كار باشد كه براي سلامتي خودتان خوردن غذاهاي چرب  را كنار بگذاريد، يا چيزي مانند ترك چند دقيقه خواب اضافي  و انجام دادن چند حركت دراز و نشست. ممكن است به معناي به تعويق انداختن لذت و خشنودي تان  و ترك برخي لذتها به منظور دستيابي به يك هدف بلند مدت باشد.

يادتان باشد هر بهايي كه بايد بپردازيد،‌ بهاي بيشتري براي انجام ندادن آن كار  نسبت به انجام دادن آن وجود دارد. بهاي مسامحه و غفلت بسيار بيشتر از بهاي نظم و انضباط است.   ممكن است پنج سال و ده هزار ساعت طول بكشد تا به موفقيت برسيد، اما بازنده بودن يك عمر طول مي كشد.  

خلاصه کتاب برتری خفیف

عادت هفتم : صداقت در برتري خفيف را تمرين كنيد

يكي از مهمترين دلايل ناكامي افراد در مسير رسيدن به موفقيت عدم صداقت در برتري خفيف است. صداقت در برتري خفيف شامل كارهايي مي شود كه در تنهايي و زماني كه هيچكس حواسش به شما نيست انجام مي دهيد. فرض كنيد در  پايان يك روز سخت و طولاني بسيار خسته هستيد و مي خواهيد بخوابيد. كتابتان كنار تخت خواب است و به شما چشمك مي زند. شما متعهد شده ايد كه روزانه ده صفحه از كتابتان را بخوانيد. اما خسته هستيد.  چه مي كنيد؟ با خودتان مي گوييد اگر فقط همين امشب كتاب نخوانم اتفاق مهمي نمي افتد.  حق باشماست.  اين كار باعث تفاوت زيادي نمي شود و هماني كه هستيد باقي مي مانيد. اما در آن لحظه است كه مي فهميد واقعاً چه كسي هستيد. در آن لحظه  است كه مي فهميد آيا در برتري خفيف صداقت داريد يا نه؟ زماني كه هيچ كس حواسش به شما نيست  و متوجه كار شما نخواهد شد،  زماني كه  انتخاب شما بسيار ناچيز،‌  جزئي و بي اهميت است.

 صداقت در برتري خفيف يكي از بزرگترين رازهاي كارآفريني است. زماني كه مالك كسب و كار خودتان هستيد،  كسي به شما نمي گويد كه به سركار بياييد.كسي نيست كه مطمئن شود شما نهايت تلاشتان را مي كنيد. اينجا شما يك  رئيس داريد،‌ اما آن رئيس خودتان هستيد. خدمت كردن در مقام رئيس خودتان و انجام دادن اين كار با موفقيت و به طور مستمر ميزان زيادي صداقت در برتري خفيف مي طلبد.

وا‍ژه كارآفرين فقط به حوزه كسب و كار مربوط نيست. شما يك كارآفرين هستيد. مهم نيست كه كارمند يك شركت هستيد، خانم خانه دار هستيد،‌ بيكار هستيد و …. شما به تنهايي مسئول راهگشايي هميشگي مسير زندگي تان هستيد. زندگي شما مانند موشك آپولويي هست كه به سوي مكانهاي ناشناخته  مي رود و هيچ كسي خودتان سكاندار آن نيست. شما فيلم نامه نويس، كارگردان و توليد كننده فيلمي حماسي هستيد، فيلمي كه ساليان سال به طول مي انجامد.شما قادر به انجام دادن كارهاي بزرگي هستيد. من اين را مي دانم چون شايستگي هاي انسان ها را ديده ام.

انسانها مي توانند كارهاي بسيار بزرگي انجام دهند به شرط اينكه بدانند اين فرايند چگونه است.

  • حضور داشتن
  • حضور داشتن مداوم و مستمر
  • حضور داشتن مداوم و مستمر با ديدگاهي مثبت
  • آماده بودن و متعهد بودن طولاني مدت
  • پرورش اشتياقي سوزان توام با ايمان
  • حاضر به پرداخت بها بودن
  • و انجام كارهايي كه متعهد به انجام آن شده ايد،‌حتي زماني كه هيچ كس حواسش به شما نيست.

دوستان عزیز به پایان پنجمین قسمت از خلاصه کتاب برتری خفیف رسیدیم امیدوارم مطالعه این قسمت از کتاب برای شکت مفید واقع شده باشد. خوشحال میشم نظرات ارزشمند خودتون رو درباره محتوای تهیه شده بامن به اشتراک بگذارید.

خلاصه بقیه قسمتهای کتاب برتری خفیف را می توانید در ادامه مطالعه کنید

Rate this post
امتیاز شما به این مطلب
5/5

دیدگاهتان را بنویسید