مقایسه کردن خودمان با دیگران خوب است یا بد؟
مقایسه کردن خودمان با دیگران در جنبه های مختلف زندگی یکی از موضوعاتی هست که بسیاری از افراد جامعه درگیر آن هستند. عده ای عقیده دارند که مقایسه کردن خودمان با دیگران ممنوع است. از نظر عده ای هم مقایسه کردن خودمان با افراد موفق خوب است. در این مقاله به بیان خوب و بد مقایسه کردن خودمان با دیگران می پردازیم
فهرست مطالب
Toggleآیا تا به حال شما هم این فکر را داشتید که اگر فلان شغل را داشتید یا اگر در یک کشور خاص زندگی می کردید و یا حتی در خانواده ای دیگر بزرگ می شدید وضعیت بهتری داشتید؟
خیلی از ما در طول شبانه روز با دیدن اطرافیانمان، با دیدن فیلم ها و سریالها و گشت و گذاری در شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام درگیر مقایسه کردن شرایط مختلف خودمان از جمله وضعیت مالی، زیبایی، سلامتی، شغل، محبوبیت و … با دیگران شده ایم.
- وقتی که به مطب دکتر می رفتیم پول ویزیت دریافتی را ضرب در تعداد مراجعین آن روز و دوباره ضرب در 30 می کردیم تا درآمد مطب دکتر را تخمین بزینم و شروع به مقایسه کنیم.
- یا با دیدن زندگی افراد در کشورهای پیشرفته و خصوصاً شادی و امکاناتی که در اختیار دارند به یاد شرایط خودمان می افتیم و …..
- با دیدن دل شاد و لب خندان افراد معروف در ایسنتاگرام و مقایسه آن با زندگی خودمان شاید احساس ناراحتی و دلسردی کرده ایم.
- با دیدن افراد موفق در حرفه مان به جای تلاش بیشتر، نا امید شدیم و دست از کار کشیدیم.
مقایسه کردن به عنوان یک نیاز دیرینه در ذهن مقایسه گر ما
قبل از نوشتن این مقاله این موضوع به فکرم رسید که ظاهراً مقایسه کردن از روز خلقت انسان وجود داشته. به این دلیل که شیطان بعد از خلقت انسان، وقتی جایگاه خودش و آدم را مقایسه می کنه که ملائکه به آدم سجده می کنند و او هم باید این کار را انجام بده، دچار حسادت شده و اعتراض میکنه و بعد سرپیچی و نقشه ریختن و فریب آدم و حوا و داستان خوردن سیب و ….. در نهایت کاری می کنه که الان چند هزار سال هست که ما تبعات آن را با زندگی در این کره خاکی تحمل کردیم.
اما از این موضوع که بگذریم، خوب است اشاره کنیم که میل به مهم بودن و همچنین نمایش دادن و ارائه کردن بهترین خودمان به دیگران از مهم ترین نیاز های بشر از در طول حیاتش بوده است و طبیعتاً وقتی در برآورده کردن این نیاز احساس کمبود داشته باشیم و یا بهترین دیگران از بهترین ما بهتر باشد، راهی برای ایجاد ناراحتی باز می شود.
از طرف دیگر بدون مقایسه کردن نمی توان ارزیابی درستی از یک وضعیت داشت مثلاً شما وقتی می خواهید تلفن همراه یا اتومبیلی بخرید معمولاً مطابق بودجه ای که دارید گزینه های مختلف را بررسی می کنید و بر اساس اولویت ها و شرایطی که دارید انتخاب می کنید. در مورد استخدام نیروی کار و ازدواج هم همینطور این کار را انجام می دهیم. در دوران تحصیل هم امتحان گرفتن و نمره دادن هم نوعی از مقایسه کردن عملکرد افراد هست.
مشکل مقایسه کردن چیه؟
به قول دالایی لاما “احساس رضایت ما در زندگی اغلب وابسته به این است که خودمان را با چه کسی مقایسه می کنیم.” یعنی وقتی ما خودمان را با افرادی که پایین تر از ما هستند مقایسه می کنیم باعث می شود حالمان خوب باشد و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم.
اما اگر خودمان را با افرادی که از ما بالاتر هستند مقایسه کنیم گاهی باعث می شود که به عزت نفس و احترامی که نسبت به خودمان داریم لطمه بزنیم و درگیر احساسات منفی و سرخوردگی شویم.
در واقع مشکل از زمانی شروع می شود که ما وقتی خودمان را با دیگران مقایسه کنیم این مقایسه باعث ایجاد فشار روانی در ما می شود و ملاک خوب یا بد بودن شخصیت ما یا دیگران شده و نه عملکرد ما و در نهایت سبب می شود که ما حال بدی پیدا کنیم.
مقایسه نادرست شرایطی که داریم با دیگران، باعث کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس در ما می شود . همچنین سبب می شود که از وضعیتی که در آن هستیم ناراضی باشیم، غر بزنیم و خودمان یا دیگران را مسئول وضعیتی که در آن قرار داریم بدانیم.
مشکل مقایسه کردن چیه؟
در رابطه با موضوع مقایسه کردن و ارتباط آن با شکایت کردن خوب است به مطلبی از جک کنفیلد اشاره کنم. جک کنفیلد در کتاب 25 اصل حیاتی موفقیت، تعریف زیبایی از شکایت کردن دارد با این مضمون که :
“شکایت کردن یعنی ما از شرایطی که داریم ناراضی هستیم و احساس می کنیم باید اوضاع بهتر از این باشد اما برای رسیدن به چیزی که بهتر می دانیم تلاش و ریسک نمی کنیم و به جای آن غر می زنیم و شکایت می کنیم.”
اگر به خیلی از انواع شکایت هایی که در جامعه نسبت به موضوعات مختلف وجود دارد توجه کنیم متوجه می شویم که خیلی از اوقات ما در ابتدا شروع به مقایسه می کنیم و بعد ناراحت می شویم اما درعین حال خودمان تلاشی برای تغییر وضعیت نمی کنیم و منتظریم که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
زیر پوست مقایسه کردن ( فریب تمرکز)
رولف دوبلی در کتاب زیبای هنر خوب زندگی کردن به موضوع مهمی اشاره می کند که می تواند در این زمینه روشنگر باشد.
به نظر رولف دوبلی مشکلی که باعث می شود مقایسه کردن باعث ناراحتی ما شود این است که ما هنگام مقایسه کردن دو موضوع با هم، تمرکز زیادی روی یکی از جنبه های موضوع مورد نظرمان می کنیم و آن را برای خودمان برجسته می کنیم.
مثلاً گاهی ما در مورد مقایسه رضایت از زندگی فقط به نوع شغل و میزان درآمد یک فرد توجه کرده و آن را برجسته می کنیم و نقش یک عامل را بیشتر از بقیه عوامل در نظر می گیریم در واقع اشتباهی که در مقایسه ها صورت می گیرد این است که ما توجه خود را محدود به بررسی و مقایسه یک جنبه می کنیم و آن را تعمیم می دهیم.
در حالی که در همین موضوع اگرچه شغل و در آمد می تواند به عنوان یکی از آیتم های رضایت از زندگی مورد توجه قرار گیرد اما تنها عامل نیست و بسیاری از عوامل دیگر ازجمله سلامتی، روابط عاطفی، رضایت درونی و …. هم در ایجاد رضایت اززندگی نقش دارند و نباید یک عامل را خیلی بیشتر از بقیه پر رنگ کرد.
رهایی از دام مقایسه
برای اینکه بتوانیم فریب تمرکز در مقایسه را نخوریم لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که هر چقدر بتوانیم دایره مقایسه و بررسی را فراخ تر کنیم و نقش عوامل دیگر را هم ببینیم گرفتار آفت تک بعدی بودن در مقایسه نمی شویم. یعنی هنگام مقایسه دو وضعیت سعی کنیم به تمام عواملی که در ایجاد آن نقش داشته اند دقت کنیم.
اوج بگیرو از بالا تماشا کن
فرض کنید در یک جنگل زیبا مشغول قدم زدن هستید و از فراوانی درختها در تعجب. وقتی از این زاویه به جنگل نگاه می کنید این توده سرسبز برای شما زیبایی خاصی دارد اما کافی است که بر فراز یک هواپیما این منظره را تماشاکنید.
در این حالت چون میدان دید شما وسیع شده آن همه زیبایی جنگل در کنار سایر مناظری که الان چشم شما می بیند کم رنگ تر جلوه می کند و هر چه شما دایره دید وسیع تری داشته باشید تاثیر آن درخت ها برای شما کمتر می شود به این دلیل که چشم شما الان انواع و اقسام مناظر را می بیند که زیبایی خاص خود را دارند.
این مطلب حتی در مورد خود کره زمین با آن همه عظمت و زیبایی، وقتی که به عنوان نقطه ای در کهکشان راه شیری دیده می شود هم صادق است.
در مورد مقایسه کردن خودمان با دیگران هم اگر بتوانیم دید خود را وسعت دهیم و تنها یک عامل را در مقایسه کردن برجسته نکنیم و به شرایط و عوامل دیگر هم توجه داشته باشیم متوجه این موضوع خواهیم شد که نقش عامل اولیه در کلیت زندگی ما بسیار کم رنگ تر از چیزی است که به نظر ما مهم تلقی می شد.
مسئولیت پذیری، جنبه خوب مقایسه کردن خودمان با دیگران
در ادامه مطلب مقایسه خودمان با دیگران خوب است یا بد به جنبه ای از مقایسه کردن اشاره می کنیم که می تواند برای ما موثر و مفید باشد.
همانطور که قبلاً اشاره شد وقتی مقایسه کردن باعث شود نسبت به خودمان و شرایطی که داریم احساس منفی داشته باشیم و عزت نفس و اعتماد به نفس ما لطمه ببیند لازم است که مراقب باشیم.
اما می توانیم از دیدگاه دیگری به این موضوع نگاه کنیم. شاید دیدگاهی که مطرح می کنم مطابق نظر شما نباشد و شاید هم باشد.
فرض کنید که شما شرایط درآمد خودتان را با فردی دیگر مقایسه می کنید و احساس ناراحتی می کنید.
چطور می توانیم این احساس ناراحتی را به احساس بهتری تبدیل کنیم؟
معمولاً در این مواقع چیزی که باعث ناراحتی ما می شود این احساس است که ما احیاناً مورد تبعیض قرار گرفته ایم و در شرایطی قرار داریم که کنترلی روی آن نداریم و نمی توانیم آن را تغییر دهیم و به آنچه می خواهیم برسیم.
اگر واقعاً باور ما این است که ما نمی توانیم چیزی را عوض کنیم پس ناراحتی هم فایده ندارد. اما اگر به این موضوع فکر کنیم که ما مسئولیت 100 درصد مسایل زندگی مان را بر عهده داریم و این موضوع را درک کنیم دیگر جایی برای ناراحتی نمی ماند و سعی می کنیم آنچه را می خواهیم به عنوان هدف درنظر بگیریم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
البته باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که آیا چیزی که ما می خواهیم واقعاً برای ما هدف است یا نه صرفاً هوسی زودگذر. تازه اگر برای ما به عنوان یک خواسته مطرح می شود آیا حاضریم بهای رسیدن به آن را پرداخت کنیم یا اینکه ترجیح می دهیم با شکایت کردن از زیر بار مسئولیت و پرداختن بهای اهداف و خواسته هایمان شانه خالی کنیم.
به عبارت دیگر خیلی از مشکلات و یا تضادهایی که در زندگی با آن روبرو می شویم در واقع ما را با فرصت های جدیدی در زندگی روبرو می کند و این ما هستیم که در مواجه شدن با این تضادها، انتخاب می کنیم که چه کاری انجام دهیم.
آیا وقتی به آنچه دیگران بهتر از ما دارند نگاه می کنیم، به فراوانی ها و فرصت ها توجه می کنیم و آنها را تحسین می کنیم و اگر چیزی است که در محدوده اختیار و اثر ما قرار دارد در لیست خواسته هایمان قرار می دهیم یا اینکه با ناراحتی و شکایت کردن کام خودمان را تلخ می کنیم؟
نکته هایی برای دریافت احساس خوب و رهایی از مقایسه
- سعی کنیم در همه حال به داشته های خود توجه کنیم و از بابت همه چیزهایی که داریم شکر گزار باشیم و در هر موقعیتی که قرار داریم نکات مثبتی پیدا کنیم و یا از آن درسی بگیریم و مراقب باشیم گرفتار فریب تمرکز نشویم.
- فریب زندگی اسلایسی در فضای مجازی را نخوریم و بدانیم که همه چیزهایی که ما می بینیم الزاماً واقعیت هر لحظه زندگی نیست و خصوصاً در فضای مجازی موضوع نشان دادن خوشی ها به نوعی عادت برای جلب توجه و نمایش تبدیل شده.
- سعی کنیم اگرخوبی را درچیزی می بینیم از دید فراوانی و به عنوان فرصت نگاه کنیم و برای تحقق آن تلاش کنیم به جای اینکه حال خودمان را بد کنیم.
- به این موضوع توجه داشته باشیم که ما انسانها موجودات تک بعدی نیستیم و نباید همه چیز زندگی را در یک موضوع خلاصه کنیم و لازم است که به جنبه های مختلف زندگی خودمان هم توجه داشته باشیم به این معنی که تمام ارزشمندی خودمان را به یک بخش خاص از زندگی تقلیل ندهیم.
- سعی کنیم به جای غصه خوردن و یا حسادت و غبطه، داشته های دیگران را واقعاً تحسین کنیم و با این کار هم حس و حال بهتری داشته باشیم و هم از نظر ذهنی برای رسین به موقعیت هایی که آنها را تحسین می کنیم آمادگی بیشتری خواهیم داشت.
- مقایسه کردن دایمی خودما با دیگران مانند شرکت کردن در یک مسابقه دو بدون خط پایان هست زیر هیچ انتهایی ندارد و همیشه افرادی هستند که در یکی از جبنه های زندگی شرایطی بهتر از ما داشته باشند. به قول دکتر انوشه همیشه سقف زندگی ما کف زندگی فرد دیگری است و کف زندگی ما سقف زندگی فردی دیگر.
امیدوارم موضوعات مطرح شده در مقاله مقایسه خودمان با دیگران خوب است یا بد، مورد استفاده شما قرار گرفته باشد. خوشحال می شوم که نظرات ارزشمند شما را در این زمینه بدانم.
این پست دارای یک نظر است
Pingback: خلاصه فصل دوم کتاب جادوی فکر بزرگ - محمد برخورداری