باید با تمام وجود تحقق رویای خود را حس کنید تا خواسته و رویایتان برآورده شود.

نویل 

در این اصل که می گوید تحقق رویای خود را احساس کنید، نکته مهمی نهفته است. تأکید این اصل بر اهمیت احساس شما و نقش مهم آن در زندگیتان است. به طور خلاصه می توان گفت، فرآیند خلق کردن و آفرینش با یک فکر شروع می شود، با احساس شما ادامه می یابد و سرانجام به یک اقدام ختم خواهد شد.

شما نمی توانید از طریق استدلال و منطق به چیزی یقین قلبی پیدا کنید. برای آنکه به چیزی از ته قلب یقین پیدا کنید، راهی وجود ندارد جز اینکه آن را تجربه کنید و به معنای واقعی آن چیز را حس کنید. تنها ابزاری که برای رسیدن به باور جدید نسبت به خودتان دارید، احساسات شما است.

اگر به طور دقیق خواسته ای را که در پی آن هستید، در عالم تخیلتان به تصویر کشیده اید و تحقق آن را عمیقاً احساس کنید، ابزار خلق معجزه را در اختیار دارید.

تغيير احساس به معني تغيير سرنوشت است.

براي درك بهتر اين موضوع بايد نگاهي داشته باشيم به عملكرد ضمير خودآگاه و ناخودآگاه در وجودمان

در اين قسمت از خلاصه كتاب آرزوهاي تحقق يافته  از قول نويل در رابطه با اهميت احساس  و رابطه آن با ضمير ناخودآگاه نقل شده است كه:

احساس، تنها ابزاری است که افکار و اندیشه ها از طریق آن به ضمیر ناخودآگاه منتقل می شود.  افکار و باورها از طریق احساس بر ضمیر ناخودآگاه ثبت می گردد. هیچ فکری و اندیشه ای نمی تواند بر ضمیر ناخودآگاه ثبت شود مگر آنکه احساس شود؛ اما وقتی احساس شد، دیگر اهمیتی ندارد که این فکر مخرب یا سازنده باشد، پس از احساس شدن، این اندیشه محکوم به تجلی در دنیای بیرون است.

آنچه بر ضمیر ناخودآگاه شما حک شده است، شرایط زندگیتان را تحت تأثیر قرار می دهد. نکته جالب و شگفت این است که ضمیر ناخودآگاه تفاوتی بین آنچه در تخیل خود احساس می کنید با آنچه که در دنیای فیزیکی توسط حواس پنجگانه خود احساس می کنید، قائل نیست. آنچه را احساس کنید، ضمیر ناخودآگاه شما نیز همواره آن را به عنوان واقعیت می پذیرد.

تنها راه شناخت واقعی و یقین قلبی احساس کردن است، راه درک چیزی به صورتی که  به آن یقین ببرید این است که آن را احساس کنیم. به عبارت دیگر، احساسات شما ابزارهایی هستند که با کمک آنها می توانید بر ضمیر ناخودآگاهتان تأثیر بگذارید و کاری کنید که خواسته های شما در زندگی واقعی شما تحقق پیدا کنند.

احساسات شما در جسمتان شکل می گیرند؛ یعنی در محل زندگی و حیات شما. بنابراین احساسات شما نشان می دهند که محیط اطراف و زندگی را چگونه احساس می کنید. علاوه بر محیط اطرافتان قلمروی دیگری وجود دارد که احساسات شما از آن جا نشئت می گیرند، آن قلمرو تخیل شماست. در این قلمرو فارغ از شرایط محیطی آزاد هستید تا هر فکری که بخواهید انتخاب کنید. همانطور که بارها در این کتاب تکرار کرده ام، وقتی این افکار با هویت الهی شما هماهنگ می شوند، احساسات شما رنگ و بوی الهی پیدا می کنند.

عالی ترین حسی که خداوند خلق کرده است و انسان نیز می تواند آن را دارا باشد، عشق است. از آنجا که احساسات شما، به ویژه عشقی که در ضمیر ناخودآگاهتان حک شده اند، عامل اصلی تمام اعمال، تجربیات و هر آن چیزی است که در زندگی خلق می کنید، باید نسبت به آرمان و آرزوی خود آن چنان حسی داشته باشید که گویی آرزوی شما تحقق پیدا کرده است، حتی اگر هنوز به خواسته خود در زندگی واقعی دست پیدا نکرده اید.

برای آنکه احساس کنیم آرزوی ما تحقق پیدا کرده است، باید بدانیم ضمیر ناخودآگاه چگونه کار می کند. ضمیر ناخودآگاه شما امر شخصی یا فردی نیست، بلکه جزئی از ضمیر ناخودآگاه جهانی و حاکم بر هستی است که همه ما از آن بهره مي بریم.

البته ممکن است این مفهوم کمی عجیب باشد، زیرا ما آنچنان همه چیز را از آن خود می دانیم که نمی توانیم بپذیریم همه ما ضمیر ناخودآگاه مشترک داریم. بکوشید چنین افکاری را انتخاب کنید: حالم خوب است، من قوی هستم، موفق هستم و سرگرم کار هستم. آنها را در عالم تخیلتان قرار دهید، سپس احساسی داشته باشید که گویی این خواسته های شما برآورده شده اند. اگر بتوانید درونتان را پر از عشق، شادی، شعف، آرامش و شادکامی کنید،

حتی هنگامی که شرایط و وضعیت شما چیز دیگری می گوید؛ ضمیر ناخودآگاه شما این احساسات را ثبت می کند.  تاکید می کنم ضمیر ناخودآگاه تفاوتی بین آنچه در تخیل خود احساس می کنید با آنچه که در دنیای فیزیکی توسط حواس پنجگانه خود احساس می کنید، قائل نیست.

نویل این نکته را به خوبی بیان کرده:

«برای آنکه خواسته تان را در ضمیر ناخودآگاهتان ثبت کنید، باید آن حسی را داشته باشید که گویی هم اکنون خواسته شما برآورده شده است »

اگر بتوانید هم اکنون رسیدن به خواسته تان را حس کنید، ضمیر ناخودآگاه شما تحت تأثیر زیادی قرار خواهد گرفت. بار دیگر گفته نویل را یادآوری می کنم «ضمیر ناخودآگاه محل آفرينش است. ایده های انسان را همراه با احساسی که دارند، می گیرد. ایده های دریافتی را به هیچ وجه تغییر نمی دهد، بلکه تنها به آنها واقعیت فیزیکی می بخشد.»

هر احساسی که واقعی بدانید، ضمیر ناخودآگاهتان آن را واقعی می داند. بنابراین احساسات شما زندگیتان را مدیریت می کنند؛ زیرا ضمیر ناخودآگاه شما را در اختیار خود گرفته اند. به این دلیل خیلی مهم است که آنچه می خواهید در زندگی خلق کنید، ابتدا آن را با همه وجود حس کنید. نسبت به آنچه می خواهید در زندگی خلق کنید، عشق بورزید و این احساس را در ضمیر ناخودآگاه حاکم بر جهان ثبت کنید و بقیه کارها را به آن بسپارید.

ضمیر ناخودآگاه به محض اینکه احساسی را دریافت می کند، می کوشد راه هایی برای ابراز آن پیدا کند.

 توصيه هايي براي اين فصل از خلاصه كتاب آرزوهاي تحقق يافته   

• بکوشید تحقق خواسته هایی را که در قلمرو تخیلتان قرار داده اید، احساس کنید. منظور آن احساسی است که هنگام رسیدن به خواسته تان، آن را با تمام وجود احساس کنید. چشمانتان را ببندید و آن حالت را درونتان احساس کنید.
• هر احساسی که مربوط به خواسته ها و آرزوهای شماست مورد توجه قرار دهید و به آن عشق بورزید. ابتدا تصور کنید چه می خواهید، سپس به صورتی به آن عشق بورزید که گویی هم اکنون به خواسته خودتان رسیده اید. این حس را آنقدر ادامه دهید تا خواسته های شما تحقق پیدا کنند.
• به ضمیر ناخودآگاهتان بیشتر توجه کنید. ضمیر ناخودآگاه شما بر اساس آن چیزی عمل میکند که برنامه مربوط را به آن داده اید، به نحوی که ذهن شما به طور خودکار و بر اساس عادت عمل میکند. بنابراین عادتی (مثل بخشندگی) را انتخاب کنید که می خواهید به طور غیر ارادی انجام شود.

 با خودتان بگویید من انسان سخاوتمندی هستم. باید با روحیه سخاوتمندی چیزی را ببخشید، حتی اگر شده با یک سکه پول  خُرد یا یک کلمه تشویق آمیز باشد.