قبل از ادامه موضوع بهتر است در ابتدا تعریفی داشته باشیم از  سیستم تفکر سوالی.

می توان گفت این سیستم  نوعی مهارت و ابزار است برای استفاده از سوال برای اینکه به نحو موثر و متمرکزی با هر موقعیتی برخورد کنیم.

برای  اینکه با قدرت و اهمیت سوالات بیشتر آشنا شویم لازم است تا به نکته ای اشاره کنیم. اینکه سوالات نتایج را اداره می کنند. این هم یکی از نکات قابل توجه است و سوالات درست در طول سال ها مسیر تاریخ را تغییر داده اند.

 به عنوان مثال جوامع کوچ نشین در طول قرن های گذشته با یک سوال هدایت می شدند که چطور به آب برسیم؟ و این سوال باعث می شد که به سمت جاهایی که در آنها آب هست کوچ کنند. ولی زمانی که سوال آنها تغییر کرد و پرسیدند که چطور آب  به دست بیاوریم؟ این سوال باعث تغییر بزرگی در الگوهای بشری شد و آنها را به سمت کشاورزی هدایت کرد و علاوه بر اختراع آبیاری  باعث ذخیره آب، حفر چاه، مزرعه داری و در نهایت ساخت شهر ها شد و این  مثال  یکی از مهم ترین اثرات توجه به سوالات در زندگی را نشان می دهد.

در خلاصه کتاب سوالاتت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند ما با دو نوع شیوه تفکر  که هنگام مواجه شدن با چالش ها در موضوعات مختلف  از آنها استفاده می کنیم آشنا می شویم که  عبارتند از :

• طرز فکر قضاوت کننده
• طرز فکر یاد گیرنده

قبل از اینکه به ویژگی های این دو نوع طرز فکر اشاره کنم می توان به  طور خلاصه اشاره کرد ما در مواجه شدن با موقعیت های مختلف مثلا ترافیک یا اختلاف نظر با دوستان یا مشکل مالی و …. هر چیزی که در لحظه روی ما اثر بگذاره  به دو شکل رفتار می کنیم.

 اولی حالت واکنشی و هیجانی و بدون فکر هست که احتمالاً وقتی دوتا ماشین تصادف می کنند گلاویز شدن راننده ها مصداق خوبی برای این نوع تفکر هست و مورد دوم مواجه شدن با این اتفاقات این هست که شروع به فکر کردن می کنیم و با سوالات درستی که از خودمان می پرسیم سعی می کنیم بهترین راه حل را انتخاب کنیم.

همینطور می توان گفت  که طرز فکر قضاوت کننده در جستجوی اثبات درستی خود، محکوم کردن و قضاوت دیگران هست ولی طرز فکر یاد گیرنده در جست و جوی یادگرفتن و پیداکردن راه حل و بازی برد-برد است

در جدول زیر می توانید با خصوصیات این دو نوع طرز فکر بیشتر آشنا شوید