کتاب برتری خفیف؛ خلاصه قسمت دوم
دوستان عزيز سلام و درود. با دومين قسمت از خلاصه كتاب برتري خفيف نوشته آقاي جف اولسون در خدمت شما هستم. این قسمت از کتاب با نقل دو داستان ما را به مفهوم برتری خفیف بیشتر و بهتر آشنا می کند.
فهرست مطالب
Toggleانتخاب برتری خفیف
داستان اول : مرد ثروتمندی در پایان عمرش دو پسر جوانش را فرا می خواند تا میراثی در اختیار آنها قرار دهد. او دو جعبه زیبا به آنها نشان داد. در یکی از جعبه ها یک دسته هزارتایی اسکناس نو هزار دلاری (یک میلیون دلار) و در جعبه دیگر یک سکه یک سنتی مسی براق بود. پیرمرد به فرزندانش گفت من به هر دوی شما فرصت انتخاب یکسانی می دهم.
هر کدام را که انتخاب کنید باید یک ماه آن را نزد پیشکار من امانت بگذارید تا فرصتی برای فکر کردن درباره چگونگی استفاده از آن داشته باشید. در طول این یک ماه اگر یک میلیون دلار را انتخاب کرده باشید می توانید هر زمان که خواستید آن را به صورت اعتباری از حساب من بردارید.
اگر هم یک سنت را انتخاب کرده باشید به ازای هر روزی که از برداشتن آن خودداری کنید موجودی شما دو برابر می شود. سپس به آنها نسخه ای از کتاب داستانهای کوتاه هدیه داد تا شب آن را مطالعه کنند و فردا صبح برگرند و انتخاب خود را بگویند.
داستان سنبل آبی
يكي از فرزندان مرد ثروتمند، در طول شب مشغول مطالعه كتاب داستاني شد كه پدرش بهآنها داده بود. در اين كتاب به داستان يك سنبُل آبي اشاره شده بود. اين سنبل آبي كه گياه بسيار كوچكي بود در بركه آبي زندگي مي كرد و آرزو داشت تا به آن سوي بركه برسد. اين آرزو با تمسخر آب مواجه شد. زیرا سُنبل آبي به قدري كوچك بود كه نمي توانست به آنسوي آبگير برسد.
اما چيزي كه آب نمي دانست اين بود كه سنبل آبي يكي از پربارترين گونه هاي گياهي است كه به سرعت تكثير مي شود. شيوه تكثير اين گياه به اين صورت است كه به جاي پخش كردن دانه هايش توسط باد و آب، از طريق دو برابر كردن خودش رشد مي كند و ساقه هايش را در آب شناور مي كند.
اندازه و حجم سنبل آبي در ابتدا به قدري ناچيز بود كه حتي بعد از دوهفته از پس از شروع رشد و با اينكه هر روز دو برابر مي شد اما باز به سختي ديده مي شد.
در روز بيستم حجم سنبل آبي به حدي شده بود كه تا حدي در گوشه آبگير جلب توجه مي كرد طوري كه شبيه يك حوله و يا كاغذي به نظر مي رسيد كه در آب افتاده باشد.
اما در روز بيست و نهم، نيمي از سطح آبگير را گرفته بود و در روز سي ام، سطح آبگير به وسيله سنبل آبي كاملاً ناپديد شده بود و تمام آن پوشانده شده بود. اين داستان براي پسر پيامي داشت كه موضوع انتخاب را براي او واضح تر مي كرد.
سودای یک میلون دلار
فرزند ديگر مرد ثروتمند اما كتاب را نخواند و آن شب به اين فكر كرد كه از اسكناسهاي هزار دلاري استفاده كند.
به همين خاطر روز بعد تصميمش را براي گرفتن يك ميليون دلار به پدش گفت. او از همان روز اقدامات لازم براي تاسيس يك شركت را انجام داد. در روز سي و يكم مدير اجرايي پسر دوم به او اطلاع داد كه با توجه به افت و خيز بازار توانسته اند يك ميليون دلار را به يك و نيم ميليون تبديل كنند. اين يعني 50 درصد سود. اما از سوي ديگر كسر ماليات و هزينه ها و كميسيونها و دستمزد و حق الزحمه كاركنان و … در مجموع معادل يك ميليون و هفتصد هزار دلار شده است. اين يعني نه تنها سودي در ميان نبوده بلكه او دويست و پنجاه هزار دلار هم بدهكار شده است.
اما موجودي پسري كه روز اول يك سنت را انتخاب كرده بود در روز بيست و هشتم از مرز يك ميليون دلار گذشت. در روز سي و يكم پول او به مبلغ 10,737,488 دلار رسيده بود.
نكته اي كه بايد در خصوص برتري خفيف و بهره مركب به ياد داشته باشيد اين است كه نتايج حاصل از به كار بردن برتري خفيف در زندگي، حاصل انجام دادن اقداماتي ساده اما مداوم و پيوسته است. در عين حال تعلل كردن در انجام اين اقدامات مي تواند نتايج منفي به همان صورت براي شما داشته باشد. چرا كه برتري خفيف در جهت معكوس هم عمل مي كند.
جف اولسون در كتاب برتري خفيف به اين موضوع اشاره مي كند كه : در دوراني كه از نقطه بقا به سوي شكست سر خوردم، از انجام دادن آن اقدامات منظم ساده دست كشيده بودم. انتخاب هاي روزانه كوچك و اشتباهي داشتم كه خيلي مضر به نظر نمي آمدند اما همين اقدامات و انتخاب ها، من را به عقب و به سوي شكست سوق مي دادند.
درسهای پیرمرد ثرومند
شما مي توانيد با يك ميليون دلار شروع كنيد. ولي اگر برتري خفيف را درك نكرده باشيد ممكن است همه را از دست بدهيد. همچنين شما مي توانيد با فقط با يك سكه يك سنتي شروع كنيد و اگر برتري خفيف را درك كرده باشيد مي توانيد به هر جايي كه آرزويش را داريد برسيد.
بسياري از مردم كارهاي ساده روزانه اي كه مي تواند آنها را به جايگاه دلخواهشان برساند ادامه نمي دهند. چرا كه نمي دانند براي مشاهده نتايجي كه خلق مي كنند بايد به اندازه كافي در آن مسير باقي بمانند. اما خواه آن نتايج را ببينند يا نه، آن نتايج قطعاً فرا مي رسند.
هنگامى كه آن مرد ثروتمند به پسرانش گفت مي خواهم هديه اي به شما بدهم، پسر دوم گمان کرد كه آن هديه پول است. پسر اول با دقت بیشترى به او توجه کرد و فهمید آن هديه پول نیست، بلكه حکمت و دانش است.
هديه پدر درسى در خود داشت درباره پول . اما در حقیقت درسى درباره این واقعیت بود كه اقدامات کوچک و ساده اي كه امروز انجام مي دهيد، وقتى كه با گذشت زمان مرکب مي شوند، تفاوت بسیار بزرگى به وجود مي آورند. درسى درباره نیروى بالقوه و شگرف چيزهاي به ظاهر ناچیز و ناتوانى مانند سنبل آبى یا سكه یک سنتى.
درسى درباره صبر و درک این موضوع كه گامهاي کوچکى كه در طول زمان مرکب مي شوند، تفاوتى شگرف ایجاد مي كنند. درسى در این باره كه اقدامات کوچک و ناچیزى كه هر روز انجام مي دهيد و خطیر و مهم به نظر نمي رسند، در حقیقت بسیار مهم هستند. اینكه آن اقدامات نه تنها تفاوت ایجاد مي كنند، بلكه همه تفاوتها از همانها ناشى مي شود.
درسى درباره ایمان داشتن به فرایند اقدامات مثبت ساده اي كه در طول زمان تکرار شده اند. این ایمان كه معجزه اتفاق مي افتد، فقط اگر بدانید تا کِى به این فرایند اعتماد کنید و ادامه دهيد. این درسى بود درباره برترى خفیف و اينكه چگونه مي تواند زندگي تان را دگرگون کند.
حقِ انتخابى كه آن مرد ثروتمند به پسرانش داد، همان حق انتخابى است كه جهان در هر لحظه از زندگي مان به ما مي دهد. یک دایره غنى و در حال رشد از دوستان یا تنهايي و عزلت عمیق تر. سرزندگى و جنبش فراوان یا كاهش تدریجى سلامتى و تندرستى. موفقیت یا شکست. خوشبختى یا بدبختي. هر روز و هر ساعت، این شما هستيد كه انتخاب مي كنيد و تأثیر آن انتخابها مانند لايه ضخیمى ازسنبل آبى بر سطح زندگى شما پخش مي شود.
در انجام دادن اقدامات ساده و پيش پا افتاده ماهر شويد.
همه ما دوست داريم زندگي شاد و موفقي داشته باشيم و به اهداف خود در جنبه هاي مختلف زندگي برسيم. اما واقعيت اين است كه از هر بيست نفر، يك نفر (5 درصد) تا حد زيادي به اهداف مالي، شغلي، روابط اجتماعي، سلامتي و هر جنبه ديگري در زندگي دست پيدا مي كند. اين در حالي است كه 95 درصد ديگر افراد يا شكست مي خورند يا به چيزي كمتر از انتظارشان دست پيدا مي كنند. سوال اين است كه تفاوت اين دو گروه در چيست؟
مهمترين تفاوت بين اين دو گروه نه در استعداد و وراثت و شانس بلكه در عاملي به نام برتري خفيف است.
برتري خفيف مانند نيروي عمل مداوم و مكرر آب است كه مي تواند حتي سطح سخت ترين صخره ها را به سطحي صاف و صيقلي تبديل كند.
سوال ده ميليون دلاري و برتري خفيف
همانطور كه اشاره شد مهمترين تفاوت افراد ثروتمند با ديگران اين است كه اين گروه از برتري خفيف براي رسيدن به موفقيت بهره مي برند. سوال مهمي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه اگر انجام دادن عادتهاي برتري خفيف بسيار آسان است و منتهي به موفقيت خارق العاده مي شود، چرا همه افراد آن را انجام نمي دهند؟
دليل اول : انجام دادن آنها آسان است.
براي پاسخ به اين سوال به نقل قولي از جيم ران اشاره مي كنيم: كارهاي ساده اي كه به موفقيت منجر مي شود انجام دادنشان آسان است، اما انجام ندادنشان هم به همان اندازه آسان است.
انجام پانزده دقيقه حركات كششي يا يكي دو كيلومتر پياده روي تند در هر روز آسان است. انجام ندادنش هم آسان است.
مطالعه روزانه ده صفحه از كتابي الهام بخش بسيار آسان است. همانطور كه انجام ندادنش هم آسان است.
عشق ورزي و گفتن دوستت دارم به همسرتان كاري بسيار ساده است و البته انجام ندادنش هم ساده است.
اساساً همه ما هر روز اقدامات ساده و پيش پا افتاده اي را انجام مي دهيم و روزانه 24 ساعت و هفته اي 168 ساعت زمان داريم. هر كدام از ما اين ساعات را با يك توالي از فعاليت ها و كارهاي پيش پا افتاده پر مي كنيم.
افراد موفق و ناموفق هر روز كارهاي اساسي مشابهي انجام مي دهند. اما كارهاي افراد موفق باعث رشد آنها مي شود و كارهاي افراد ناموفق آنها را پايين مي آورد.
هر كاري كه براي ايجاد تغيير در زندگي تان به آن نياز داريد انجام دادنش آسان است. سالم بودن و تناسب اندام داشتن، استقلال مالي، داشتن دوستي هاي عميق و زندگي شاد آسان است. رسيدن به اين اهداف نيازمند انجام اقدامات ساده ، منظم و كوچكي است كه در طول زمان بايد به طور مداوم تكرار شوند. اقداماتي كه البته انجام ندادنشان هم به همين اندازه آسان است.
اين انتخابي است كه شما هر روز و هر ساعت با آن مواجه هستيد: يك اقدام ساده و مثبت يا يك اشتباه در تصميم گيري.
دليل دوم: نتايج آنها نامشهود است
دومين دليلي كه باعث مي شود افراد اقدامات كوچكي كه منجر به موفقيت مي شود را انجام ندهند اين است كه آن كارها در همان ابتدا به موفقيت منجر نمي شوند. اينطور به نظر مي رسد كه كارهايي كه در درازمدت باعث موفقيت مي شوند در كوتاه مدت اصلاً تاثيري ندارند. البته انجام كارهايي كه منجر به شكست ما مي شوند هم در كوتاه مدت ظاهراًتاثيري ندارند.
اگر يك ساندويچ چيز برگر بخوريد و بلافاصله دچار حمله قلبي شويد آيا بار ديگر به آن لب مي زنيد؟ ممكن است بيست يا سي سال طول بكشد. اما وقتي كه اثر مركب تمام آن غذاهاي پرچرب مسدود كننده عروق را جمع ببنديد، سرانجام قلب بيچاره و خسته شما فقط تسليم مي شود و از كار مي افتد. تغذيه دست آسان است، اما درست غذا خوردن و ادامه خوردن غذاهايي كه سرانجام ما را مي كشند هم آسان است.
به اين دليل ساده كه آنها همين امروز ما را نمي كشند. اين فقط يك وعده غذايي پركالري نيست، بلكه هزاران وعده غذايي مضر در طول زمان است. خوردن يك همبرگر فقط يك اشتباه ساده در تصميم گيري است و نخوردن آن يك اقدام مثبت ساده. نكته اين است كه خورد آن همبرگر همين امروز شما را نمي كشد. اما وقتي اين كار را بارها و بارها در طول زمان انجام مي دهيد، شما را از پا در مي آورد. از طرف ديگر نخوردن همبرگر همين امروز وضعيت سلامتي شما را تغيير نمي دهد و زندگي شما را نجات نمي دهد. اما متعهد بودن به انجام اين كار در دراز مدت سلامتي شما را تضمين مي كند.
مشكل اينجاست كه اين اتفاقي است كه در آينده رخ مي دهد و امروز نتيجه آن را نمي بينيم.
شما مي دانيد كه براي سالم بودن و تناسب اندام و داشتن عمري طولاني لازم است كه قلبتان سه بار در هفته و هر بار به مدت 20 دقيقه كمي بيشتر از حد طبيعي بتپد. انجام دادن اين كار بسيار آسان است. البته انجام ندادنش هم آسان است و اگر امروز، فردا يا پس فردا اين كار را انجام ندهيد ناگهان نمي ميريد و ناگهان ده كيلو اضافه وزن پيدا نمي كنيد.
اما اين اشتباه ساده در تصميم گيري وقتي كه در طول زمان مركب مي شود سلامتي شما را از بين مي برد. اين موضوع درباره سلامتي، تغذيه، ورزش، عادتهاي مالي، دانش، ارتباطات، زندگي زناشويي و سلامت روح شما صدق مي كند. اين موضوع درباره همه چيز صدق مي كند. زماني كه يك انتخاب درست مي كنيد نتيجه آن را همين امروز نمي بينيد.
موفقيت تحقق تدريجي يك هدف ارزشمند است.
به عبارت ديگر موفقيت يك فرايند است نه يك مقصد. موفقيت چيزي است كه شما در طول زمان تجربه خواهيد كرد. شكست نيز مانند موفقيت تدريجي است. در حقيقت تفاوت ميان موفقيت و شكست آنقدر ظريف است كه شما نمي توانيد در طول فرايند آن را ببينيد و تشخيص دهيد.
وقتي به جايي مي رسيد كه ديگران موفقيت شما را مي بينند و به شما تبريك مي گويند، از آن تصميم هاي مهم برتري خفيف كه منجر به اين اتفاق شده خيلي گذشته است.
دليل سوم: آنها ناچيز و بي اهميت به نظر مي رسند.
سومين دليل بي توجهي بسياري از مردم به نحوه عملكرد برتري خفيف در زندگي شان اين است كه انگار آن كارهاي كوچك، مهم نيستند.
يك روز باشگاه نرفتن، خوردن يك وعده همبرگر به نظر كارهاي زيان آوري نيستند. اما حقيقت اين است كه كاري كه شما امروز انجام مي دهيد مهم است. كاري كه هر روز انجام مي دهيد مهم است.
افراد موفق كساني هستند كه مي دانند انتخاب هاي كوچكشان مهم است و به همين دليل انتخاب مي كنند تا كارهايي را انجام دهند كه در آن لحظه به نظر مي رسد اصلاً تفاوتي ايجاد نمي كنند. آنها بارها و بارها اين كارها را انجام مي دهند تا اينكه اثر مركب عمل كند.
اين كارهاي ساده كه موفقيت شما را در زندگي فراهم مي كنند و سلامتي، شادي و رضايت شما را تامين مي كنند كارهاي ساده و پيش پا افتاده اي هستند كه هيچكس آنها را نمي بيند، تحسين نمي كند و مورد توجه قرار نمي گيرد.
اقداماتي كه وقتي انجامشان مي دهيد اغلب احساس مي كنيد كه هيچ تفاوتي ايجاد نمي كنند. كارهايي كه انجام دادن آنها به طرز خنده داري ساده است اما انجام ندادنشان هم ساده است. كارهايي كه در ابتدا اصلاً به نظر نمي رسد نتيجه مشهودي داشته باشند. كارهايي كه وقتي آنها را به مثابه رخدادهايي مجزا بررسي مي كنيد، به نظر مي رسد كه اصلاً هيچگونه تاثيري ندارند. اما وقتي كه در طول زمان مركب مي شوند به موفقيت فوق العاده منجر مي شوند.
دوستان عزيز به پايان دومین قسمت از خلاصه كتاب برتري خفيف رسيديم. اميدوارم مطالعه اين مطلب براي شما مفيد واقع شده باشد. توصيه مي كنم با توجه به كوتاه بودن مطالب حتماً چندين بار آن را مطالعه كنيدو به نكات مطرح شده عميقاً توجه داشته باشيد. توجه كردن به اين مطالب و نكات ساده است و البته بي توجهي به آنها هم به همين شكل ساده است. شما كدام را انتخاب مي كنيد؟