مسئوليت پذيري مهمترين گام تغيير و رشد فردي

مسئولیت پذیری و تغییر

مسئوليت پذيري مهمترين گام تغيير و رشد فردي

مسئوليت پذيري  يكي از مهم ترين مهارت ها و خصوصياتي است كه هر انساني براي قدم گذاشتن در مسير رشد و بهبود فردي بايد به آن مجهز باشد و آن را كسب كند.

تقريباً نمي توان كتابي در زمينه بهبود فردي و رشد شخصي پيدا كرد كه در آن راجع به اهميت اين موضوع مطلبي عنوان نشده باشد.

در ادامه اين مقاله به موضوع مسئوليت پذيري و اهميت آن در ایجاد تغییرات مثبت در  زندگي اشاره مي شود.

مهمترين آموزه اي كه در ارتباط با موضوع مسئوليت پذيري در زندگي بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه ما بايد به اين آگاهي برسيم كه  مسئوليت صفر تا صد زندگي خود را بپذيريم.

مسئولیت پذیری و نگرش

در اولين نگاه پذيرش اين واقعيت احتمالاً‌ كمي وحشتناك به نظر مي رسد زيرا ما عادت داريم تنها زماني كه اوضاع خوب و رو به راه  است و تصميمات ما نتايج خوبي داشته باشد مسئوليت پذير باشيم  و سند افتخارات و پيروزي ها در عرصه هاي مختلف زندگي را به نام خودمان كنيم.

 اما واي از آن روزي كه  پاي شكست و ناكامي در ميان باشد. در اين شرايط غالباً  سراغ مقصر مي گرديم  مسئوليت اين شرايط را به سادگي نمي پذيريم.

 داستان مسئوليت پذيري مصداق هاي فراواني در زندگي ما دارد .

  • مثلاً دانشجويي كه نمره خوب در امتحاني گرفته آن را نتيجه تلاش هاي خود مي داند ولي اگر نمره خوبي كسب نكند به دليل بي انصافي و سخت گيري استاد بوده
  • كسي كه در يك معامله سود مي كند دليلش را در زرنگي و باهوش بودن خود مي داند ولي وقتي ضرر مي كند تقصير متوجه او نيست و طرف مقابل يا مشاور نا آگاه معمولاً مقصر قلمداد مي شود.
  • در روابط عاطفي و فرزند پروري هم به همين صورت است اگر همه چيز خوب باشد عامل آن ما هستيم ولي اگر مشكلي در رابطه وجود داشته باشد حتماً و هميشه پاي ديگري در ميان است و مقصر طرف مقابل است .

تفاوت مسئوليت و تقصير

 وقتی از مسئوليت پذيري مهمترين گام تغيير و رشد فردي صحبت می کنیم باید به این موضوع توجه داشته باشیم که  مسئول بودن در يك موضوع الزاماً به معناي مقصر بودن در آن زمينه نيست در حالي كه بسياري از افراد اين طور فكر مي كنند كه قبول مسئوليت در قبال مشكلات به معناي مقصر بودن آنها است.

مارك منسون در كتاب هنر ظريف بي خيالي به نكته مهمي اشاره مي كند كه گاهي ما تفاوت مسئوليت و تقصير را نمي دانيم و  اين دو را با يكديگر اشتباه مي گيريم . براي روشن تر شدن موضوع از مثال منسون در كتاب استفاده مي كنم

“زماني كه من با ماشينم به ماشين شما مي زنم  در اين زمينه هم مقصر هستم و هم مسئولم كه خسارت را جبران كنم . اما هميشه اتفاقات به اين صورت نيست مثلاً  اگر يك روز صبح از خواب بيدار شويد و   يك نوزاد تازه متولد شده را جلوي درب خانه خود ببينيد، بودن نوزاد در آنجا تقصير شما نيست اما در قبال آن مسئول هستيد و اين شما هستيد كه بايد تصميم بگيريد كه چه كاري بايد انجام دهيد. او را نگه داريد، رها كنيد و يا هر كار ديگري انجام دهيد.

فرض كنيد كه در خيابان راه مي رويد و يك كودك كار را مي بينيد كه از شما درخواست كمك دارد در اينجا اينكه يك كودك مشغول كار در خيابان است تقصير شما نيست ولي اينكه در مواجه شدن با اين موضوع چه واكنشي نشان مي دهيد در واقع مسئوليت شما است.

در واقع زماني كه از مسئوليت پذيري صحبت مي كنيم يعني اينكه در زندگي، ما در ايجاد و رخ دادن خيلي از اتفاقات مقصر نيستيم  و وقوع آنها خارج از كنترل ما است ولي نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه  در مورد چگونگي پاسخ دادن به آن مسئوليت داريم و انتخاب مي كنيم كه چطور در مواجه شدن با شرايطي كه در گير آن هستيم واكنش نشان داده و چه اقدامي انجام دهيم. يعني ما مسئول اين هستيم كه در مواجه شدن با شرايط مختلف چه گزينه هايي را انتخاب مي كنيم و نسبت به هر چه انتخاب كرديم مسئوليت داريم.

مسئولیت پذیری و بهانه جویی

مارك منسون به نكته اي اشاره  مي كند كه توجه به آن باعث درك بهتر تمايز مسئوليت و تقصير مي شود.

اين كه تقصير مربوط به گذشته است و مسئوليت مربوط به حال و اكنون است. تقصير از انتخاب هاي قبلي نشات مي گيرد اما مسئوليت از تصميماتي كه همين حالا در هر لحظه از زندگي آنها را اتخاذ مي كنيد نشات مي گيرد.

 همه ما در طول روز با موقيعت هاي زيادي روبروي مي شويم كه در آن بايد تصميم بگيريم كه در مواجه شدن با موقعيت هاي مختلف چه واكنشي نشان دهيم . خصوصا زماني كه تقصيري در بروز شرايط نداريم.

مثلاً ما در مورد گران شدن و تورم در كشور مقصر نيستيم اما در مورد مديريت درست هزينه هاي زندگي با اين شرايط مسئوليت داريم .

 ما در مورد چگونگي برخورد با اشتباهات كاركنان خود به عنوان يك مدير  مسئوليت داريم .

 ما در مورد كنترل و مديريت مشكلات جور واجور زندگي با وجود ناخواسته بودن بخش زيادي از آنها مسئوليت داريم.

قدرت مسئوليت پذيري

همانطور كه در ابتدای مطلب مسئوليت پذيري مهمترين گام تغيير و رشد فردي اشاره شد در ظاهر مسئوليت پذير بودن به خصوص در مورد  مشكلات و شرايط ناخوشايند سخت و ترسناك به نظر مي رسد. اما در  اگر  با دقت به اين موضوع توجه كنيم متوجه مي شويم كه مسئوليت پذير بودن باعث ايجاد احساس قدرتمندي در ما مي شود .

به اين دليل كه وقتي ما در مورد شرايطي  كه دچار آن هستيم خودمان را مسئول ندانيم  اين نگرش باعث مي شود كه به سمت انفعال و احساس قرباني شدن قدم برداريم وضمن اينكه دنبال مقصر مي گرديم تا گردن بند ناكامي ها را به گردن او بيندازيم، ديگر به دنبال راه حلي براي حل مسايل نمي گرديم .

 اما از طرف ديگر وقتي كه مسئوليت پاسخ دادن به موقعيت هاي دشوار زندگي  را قبول مي كنيم يعني پذيرفته ايم كه اين قدرت را داريم تا شرايط را تغيير دهيم و در نتيجه براي حل آنها قدم هاي  جدي و قدرتمند بر مي داريم.

مخدري به نام مسئوليت گريزي

مراقب اين موضوع باشيم كه ما انسان ها به صورت پيش فرض تمايل داريم كه از وجود و شخصيت خودمان محافظت كنيم. فرض كنيد قرار بوده پرو‍ژه اي را در زمان مقرر تحويل دهيد ولي در انجام اين كار تاخير داشته ايد  اينكه بخواهيد تاخير را به بي توجهي و بي دقتي  خودتان نسبت دهيد معمولاً‌ باعث مي شود حال خوبي نداشته باشيد و احساس بدي پيدا كنيد.

 مخصوصاً زماني كه اين احتمال باشد كه از بابت اين موضوع مورد مواخذه قرار بگيريد و معمولاً افراد ترجيح مي دهند كه بدون اينكه آسيبي متوجه آنها باشد دليلي ارائه كنند تا مشكلي متوجه آنها نشود ولي واقعيت اين است كه تا زماني كه عادت كنيم خواسته يا ناخواسته مسئوليت اقدامات خودمان را نپذيريم و هر مشكل و مسئله اي را به گردن ديگران و شرايط بيندازيم اين عادت در ما باقي مي ماند .

همچنین یکی دیگر از آسیب های مسئولیت گریزی این است که وابستگی زیادی به دیگران پیدا می کنیم و از ظرفیت های خودمان استفاده نکرده و آن ها را رشد نمی دهیم.

در واقع  اگر معناي مسئوليت پذيري براي ما اين باشد كه زير سوال مي رويم و مقصر شناخته مي شويم تمام تلاش خود را مي كنيم كه اين اتفاق رخ ندهد  و توجيه كردن و مقصر پيدا كردن بهترين گزينه در اين شرايط است .

 اما وقتي  به  موضوع مسئوليت پذيري از اين ديد نگاه مي كنيم كه حق انتخاب داريم و مي توانيم در محدوده اختيارات و امكاناتي كه داريم اثر گذار باشيم مي توانيم ديگر به دنبال پيدا كردن مقصر و قرباني قلمداد كردن خود نيستيم و كم كم احساس قدرتمندي مي كنيم  و اینکه می توانیم اگر مواردی بوده که دچار اشتباه شدیم با قبول مسئولیت از تکرار آن در دفعات بعدی جلوگیری کنیم.

 یادمان باشد  اگرچه به دنبال مقصر بودن براي توجيه شرايط و مشكلات در كوتاه مدت حس خوبي ايجاد مي كند اما در ادامه آسيب زيادي به عزت نفس ما مي زند و همان طور كه اشاره شد ما را به سمت انفعال مي برد.

مطالعه مقاله عزت نفس و راه افزایش آن 

مسئولیت پذیری و رشد فردی

مسئوليت پذيري و قدرت انتخاب

 در ادامه مطلب مسئوليت پذيري مهمترين گام تغيير و رشد فردي جا دارد  به  يك نكته مهم ديگر كه توجه به آن مي تواند  تمايل به مسئوليت پذيري را افزايش دهد اشاره كنم. حتماً شما هم شنيده ايد كه خيلي از افراد ناراحتي و عصبانيت خود را ناشي از رفتار و برخورد نامناسب ديگران مي دانند . يعني به خودشان حق  مي دهند كه عصباني شوند و پرخاشگر باشند تنها به اين دليل كه كسي آنها را عصباني كرده .

ويليام گلاسر در تئوري  انتخاب  در اين خصوص به نكته مهمي اشاره مي كند . اينكه در روابطي كه با ديگران داريم بايد به اين نكته دقت كنيم كه ديگران  مسبب و مسئول رفتاري كه ما انجام مي دهيم نيستند و  رفتار آنها در بهترين حالت تنها اطلاعاتي به ما مي دهد كه مي تواند محرك ما براي انتخاب و تصميم گيري باشد.

 ولي در نهايت اين ما هستيم كه انتخاب مي كنيم   اين اطلاعات را چطور تفسير كنيم و در مواجه شدن با  اين محرك ها در موقعيت هاي مختلف چه نوع واكنشي داشته باشيم. توجه به این نکته مهم می تواند در روابط بین فردی ما کمک کننده باشد و از بروز بسیاری از رفتارهای هیجانی و نادرست جلوگیری کند.

 وقتی به این موضوع توجه داشته باشیم که ما مسئول انتخاب رفتارهای خودمان هستیم کنترل بیشتری روی خودمان داریم  و نسبت به رفتار های دیگران آسیب پذیر می شویم.

با تشکر از شما بابت مطالعه این مقاله امیدوارم برای شما مفید و قابل استفاده باشد خوشحال می شوم که با نظرات ارزشمند خود راهنمای بهبود مقالات این سایت آموزشی باشید.

مقاله های پیشنهادی

Rate this post
امتیاز شما به این مطلب
5/5

دیدگاهتان را بنویسید